جدول جو
جدول جو

معنی لاله وندی - جستجوی لغت در جدول جو

لاله وندی
(پِ یِ)
دهی از دهستان رومشکان، بخش طرهان، شهرستان خرم آباد. واقع در 38 هزارگزی جنوب کوهدشت دارای 240 تن سکنه شیعه لری و فارسی زبان از طایفۀ امیرائی. محصول غلات، تریاک، لبنیات، پشم. راه اتومبیل رو و شغل اهالی زراعت و گله داری است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از الله وردی
تصویر الله وردی
الله داد، مال خداداده، خداداد، آنچه به غنیمت ببرند یا غارت کنند
فرهنگ فارسی عمید
(اَلْ لاه وِ)
جزء دوم ترکی است بمعنی عطا کرده و داده. خداداد. نامی از نامهای مردان
رجوع به اﷲوردی شود
لغت نامه دهخدا
(اَلْ لاه کَ)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه در 12هزارگزی خاور قره آغاج و 31هزارگزی جنوب شوسۀ مراغه به میانه. کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 50 تن هستند که مذهب تشیع دارند و بترکی سخن میگویند. آب آن از چشمه، و محصول آن غلات، و بزرک و زردآلو، و شغل مردم زراعت و صنایع دستی جوراب بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4) ، جمع واژۀ کاع. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به کاع شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از لاله وحشی
تصویر لاله وحشی
لاله خود روی
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی نیشکر که بر خلاف نیشکر معمولی که از طریق پاجوش و ریشه
فرهنگ گویش مازندرانی